گاه دلتنگ میشوم...
دلتنگتر از همه ی دلتنگیها.... گوشه ای مینشینم و حسرتها را میشمارم... و صدای شکستها وخنده ها را... ووجدانم را محاکمه میکنم... من کدام قلب را شکستم... وکدام امید را ناامید کردم. کدام خواهش را نشنیدم وکدام احساس را له کردم وبه کدام دلتنگی خندیدم که....... چنین دلتنگم..................!!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
|